هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
در دانش سیاست که برای کسب قدرت و حفظ آن است، سه رکن و مبنا قابل تصور است، هر شخص و گروهی خواه باطل یا حق بتوانند از طریق این ارکان حرکت کند به قله قدرت میرسد.
اولین و سادهترین رکن قدرت، توان نظامی و قوای مسلح است که با قهر و غلبه بر یک گروه یا یک ملت پیروز میشود و با سرکوب و کشتار ملت را به کنترل خود در میآورد.
دومین مبنای قدرت، اقتصاد است که با قدرت سرمایه به قدرت تصمیمسازی و تصمیمگیری یک ملت نفوذ کرده و بر آن مسلط میشوند.
سومین مبنای قدرت، افکار عمومی است که فهم و عزم یک ملت مطابق و منطبق با شخصی میشود که میخواهد بر یک ملت تسلط و قدرت داشته باشد یا امیال و احکام خود را پیاده کند. رابطه معرفت و مدیریت به طور کامل واضح است. مدیر آنگونه تصمیم میگیرد و مدیریت میکند که معرفت دارد و میفهمد.
اکنون دشمنان انقلاب اسلامی کشورمان به خوبی دریافتند که تنها مبنای قدرت کارساز علیه ملت ایران، افکار عمومی است و با تهدید نظامی و تحریم اقتصادی نمیتوان بر ملت ایران مسلط شد بلکه باید از طریق رسانههای گروهی، افکار عمومی ملت ایران را تحت کنترل درآورد به گونهای که نسلهای بعدی آنها آنگونه فکر کنند که دشمنان کودتاگر انقلاب ملت ایران مانند آمریکا و انگلیس و نوکران آنها میخواهند.
این خواب آشفته دشمنان ملت ایران هرگز تعبیر نخواهد شد که آنها بخواهند با تخریب افکار عمومی مردم و تحمیق آنها، ایران را تحت کنترل رژیمهای فاسدی مانند سعودیها و صهیونیستها درآورند. فشار اقتصادی علیه ملت ایران از آمریکاست، کمبود وسایل تولید کشاورزی، صنعتی و فرهنگی از صهیونیست بینالمللی و آمریکا و نوکران آنها مانند سعودیهای وهابی است. ملت ایران به آمریکا و انگلیس که سبب اصلی کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و جنگ هشت ساله بعثیها هستند اعتماد کنند تا چه شود؟ آیا آمریکا مسئول ویرانی سوریه، یمن و افغانستان نیست؟